- دوشنبه ۱۷ خرداد ۹۵
- ۱۹:۱۳
دوساله که روزه نگرفتم.دو ساله که امتحاناتو بهونه کردم،جاده رو بهونه کردم و روزه نگرفتم.
این دو سال باعث شده کاسه صبرم که قبلنا از اون لگن قرمزا بود حالا بشه از این استکانای کمرباریک.
تقی به توقی میخوره عصبی میشم.انگار باید با همه عالم ساز مخالف بزنم..
با همه دعوا دارم.یکه به دو میکنم..دل میشکنم
دختری که قبلنا دوستاش نگاش میکردن که آروم شن،دوستاش میگفتن اینقد آرامش داری که نگا کردن بهتم همه استرسارو از ادم دور میکنه حالا تبدیل شده به یه هاپو که گاز میگیره:|
باید روزه بگیرم.باید تمرین صبر کنم.
این یک ماهو نیت میکنم خوب باشم..نگاهم،حرفم،نفسم...باید برگردم به خودم.
دلایی که شکستمو نمیدونم چیکار کنم:(
طلب حلالیت میکنم و درکمال پررویی امیددارم پذیرفته شه.
پ ن:راستی منم اونایی که بد کردن و بد گفتنو میبخشم :پی
پ ن:دوستایی که میخونین اگه گله دارین خوشال میشم تو کامنتا بگین یا حداقل میتونین اون فلش قرمزه رو بزنین که من متوجه عمق فاجعه شم.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
بعدا نوشت:آیا بهتر نیست من افراد دل آزرده را بشناسم تا بتوانم حرکتی بزنم در راستای ترمیم؟آیا؟کامنت بزارین خو
- ۲۰۵