- چهارشنبه ۲۴ شهریور ۹۵
- ۲۲:۳۷
فکرشو بکن یک ماه تمام،ساعت دو سه ی نصف شب بخوابی و فرداش ظهر بیدار شی!! بعد یهو بزنه یه روز مجبور شی تغییربدی شرایطو،ینی مجبورشی کله سحربیدار شی.
شبش خوابت نبره.دو بخوابی پنج بیدار شی،سه ساعت تو ماشین و جاده باشی،یک و نیم ساعت کلاس غدد بگذرونی،بعدم که الاف راه پله های ستادشی و در نهایت تو و وسیله هات و طبقه سوم خوابگاه..
اون همه پله رو بالاپایین کنی و وسایلتو ببری تو اتاق..
الان یه جوری همه تنم درد میکنه که انگار خمارم!
درست گفتم؟!مواد نرسه میشه خمار،بکشه میشه نعشه.هوم؟ :)
خلاصه اینکه یک عدد ماهی گلی خمارم که یازده نشده نیت خواب کردم.این اتفاق هر چند ده سال یکبار در زندگی وی رخ میدهد:)
بوج بوج شب بخیر:)
- ۲۳۷