روزانه نویسی های جوجه پزشکِ خوابگاهی

موش،تزریق،فارماکولوژی

  • يكشنبه ۱۱ مهر ۹۵
  • ۱۴:۲۵

امروز عملی فارما داشتیم.گروه قبلی گفته بودن استاد مجبورت میکنه موش رو برداری دستت.

ولی گروه ما یه طوری همه مشتاق وار ریختن سر موشای بدبخت استاد کاریمون نداشت.


دمش خیلی حس بدی میده به آدم:|


*دنبال هر چی که باشی اون چی ازت فرار میکنه.و برعکسشم مسلما صادقه:)

دلگیرم از بعضی کارای خودم

  • ۳۲۸
نظرات  (۸)
عای عم بــــهـــــار D:
من تشریح شدن موش رو دیدم ولی بهش دست نزدم :)))
جلسه بعدی تشریحش میکنیم:))
اردیبهشت ..
ایییییییی
دمش رو تصور کردم حالم بد شد:(

با اون چشای قرمزش اییییی
جودی آبوت
از همین جا چندشم شد :دی
من مجبورم چندشم نشه:)
gandom baanoo
چقد بده!!! اینکه دنبال هر چی باشی ازت قرار میکنه :(
هوم غم انگیزه
زوج مهندس
اولش ترسناکه بعد عادی میشه تاحدی که اینجانب سر آز فیزیو ماهیچه ی پشت پای قورباغه رو داوطلبانه دراوردم واسه الکترومایوگرافی ^__^
وای قورباغه دیگه زیادی چندشه
..nafise ..
چه کارای باحالی می کنین شما :)
فارما ما فقط یک مشت جزوه ی حفظ کردنیه حوصله سربر بود :((
و عملیش هم کاملا تئوری بود:-/
نه ما چهار جلسه عملی داریم همراه فارما دو:)
محمد حسین
چه زندگی تلخی دارن :/
موشا؟
آره خیلی..
طفلکیا
. زیزیگلو
سلام!
شما همون ماهی گلی نیستی که با ماهی سیاه کوچولو یه وب مشترک داشتن؟!
نه جونم:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
منِ کودک،منِ خجسته،منِ رها از قید وبندها و هنجارها،منِ قانون شکن ...اینجا مینویسد.
اگر خواندی حرف هایت را برایم بنویس اما بیرون از اینجا درمورد نوشته هایم نگو.
منِ این صفحه با منِ واقعی تفاوت دارد و تو نمیدانی کدام نوشته واقعیست و کدام خیال،کدام درباره خودم است و کدام مال همسایه..
پس مرا با نوشته های گرداب قضاوت نکن:)
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پیوندها
پیوندهای روزانه
Designed By Erfan Powered by Bayan