- پنجشنبه ۲۰ آبان ۹۵
- ۰۰:۴۶
و اما امروووز..
امروز سمیو عملی داشتیم بخش اورولوژی..
کلاس پایین توسط گروه نورو اشغال بود رفتیم تو اتاق دکتر،چهار تا صندلی بود با یه تخت.خانوما رو صندلی نشستیم و آقایون رو تخت.
اتاق به طرز وحشتناکی گرم بود.بعدم که بحث رسید به معاینه تستیس و پنیس و...دیگه داشتیم خفه میشدیم اینقد دما رفته بود بالا.
یکی از دخترا که گونه هاش همچین سرخ شدن انگار رژ گونه زده:)
دو تا دخترا سرشونو انداختن پایین اما من تغییر پوزیشن ندادم چون قبلا خبر رسیده بود که پسرا گفتن «صحبت فلان حرفا که میشه دخترا الکی خودشونو به خجالت میزنن که ینی ما حیا داریم» :|
انصافا حرفای استاد خیلی چیزدار بود بالخره اورولوژی بود دیگه.ولی هی داشتم به خودم میگفتم دختر تو داری پزشکی میخونی،تو باید عادت کنی به این حرفا،فقط از دید پزشکی نگا کن به ماجرا..
اینجوری خودم رو حفظ کرده بودم که استاد خودش خندید:| خنده خجالت مثلا!بی جنبه بود خدایی:|
خداوکیلی اینم رشته س ما داریم میخونیم!حالا الان سمیو بود و کلهم یه جلسه اونم تئوری،چن ماه دیگه که اکسترن شیم به ماه تمام بخش باسبم اونم عملیِ عملی چه شکری قراره بخوریم:|
امروز سمیو عملی داشتیم بخش اورولوژی..
کلاس پایین توسط گروه نورو اشغال بود رفتیم تو اتاق دکتر،چهار تا صندلی بود با یه تخت.خانوما رو صندلی نشستیم و آقایون رو تخت.
اتاق به طرز وحشتناکی گرم بود.بعدم که بحث رسید به معاینه تستیس و پنیس و...دیگه داشتیم خفه میشدیم اینقد دما رفته بود بالا.
یکی از دخترا که گونه هاش همچین سرخ شدن انگار رژ گونه زده:)
دو تا دخترا سرشونو انداختن پایین اما من تغییر پوزیشن ندادم چون قبلا خبر رسیده بود که پسرا گفتن «صحبت فلان حرفا که میشه دخترا الکی خودشونو به خجالت میزنن که ینی ما حیا داریم» :|
انصافا حرفای استاد خیلی چیزدار بود بالخره اورولوژی بود دیگه.ولی هی داشتم به خودم میگفتم دختر تو داری پزشکی میخونی،تو باید عادت کنی به این حرفا،فقط از دید پزشکی نگا کن به ماجرا..
اینجوری خودم رو حفظ کرده بودم که استاد خودش خندید:| خنده خجالت مثلا!بی جنبه بود خدایی:|
خداوکیلی اینم رشته س ما داریم میخونیم!حالا الان سمیو بود و کلهم یه جلسه اونم تئوری،چن ماه دیگه که اکسترن شیم به ماه تمام بخش باسبم اونم عملیِ عملی چه شکری قراره بخوریم:|
- ۳۵۸