- پنجشنبه ۷ تیر ۹۷
- ۲۱:۱۳
بخش اعصاب اطفال یه مریض داشت به خاطر تشنجی که کرده بود غذا رو آسپیره میکرد.شیر و غذا رو براش از طریق سرنگ میدادن.
بالا سر مریضم بودم و اون تخت کناریش بود.
مادرش پرسید تا کی باید اینطوری غذا بدم بهش؟
پرستار گفت معلوم نیست تا وقتی که خوب شه و بتونه خودش بخوره.
انتظار داشتم مامانش ناراحت بچه ش باشه اما با یه لحن و حالتی گف :آخه نمیتونمممم
پرستار گفت اگه مستقیم بهش غذا بدی خفه میشه میمیره
و مادرش دوباره گف آخه اینجوری نمیتونمممم
انگار که خفه شدن بچه براش مهم نبود اون سختش بود با سرنگ غذا بده.
بیمارستان های آموزشی بیشتر مریضایی رو داره که وضعیت اقتصادی جالبی ندارن.وقتی بچه ای اینطوری میشه سخته نگهداریش و خیلی دیدم مادرایی که خسته تر از خسته ن.
سر شدن انگار.
انگار که از مرحله ی ناراحتی و نگرانی برای بچه ی مریضشون رد شدن و دارن به اضافه شدن بدبختی روی دوش سایر بچه هاشون فک میکنن.
- ۱۷۵