یه مرضی که دارم همیشه خیلی خیلی قبل تر از یه اتفاق بهش فک میکنم و اوقاتمو تلخ میکنم.
مثلنش اینکه چن وقتیه دارم فک میکنم از بیستم یا نه در بهترین حالت چونه زنی نماینده از بیست و هفتم زندگی خابگاهی شروع میشه.
به خابگاه که فک میکنم دهنم تلخ میشه،گریه م میگیره!در این حد ینی.
آدمای جدید با عادتا و رفتارای خاص خودشون:( که مجبوری خودتو وفق بدی باهاشون.
قربون حافظم برم.اصلا یادم نمیاد پارسال واسه گرفتن خابگاه چیکار کردیم:| کی رفتیم برگه معرفی و کارت خابگاه گرفتیم؟! هر وقت میرفتی بود یا ستاد روز تعیین کرده بود؟!
حافظه هم اینقد ضعیف؟!
آدم اینقدر مزخرف؟!
من خابگاه نرفته ناله هام داره شروع میشه..برم روزی چن تا پست چسبیده میشه به این صفحه تو همشونم دارم گریه زاری میکنم وبه زمین و زمان فحش میدم:|
ولی جدی اگر ستاد خودش روز تعیین میکنه،بکنه دیگه از بیستم کلاس داریم:|
*قربون برم دوستامو!که اونام یادشون نیس پارسال چیکا کردیم .
راه های تقویت حافظه رو میدونین؟زودم تاثیر بزاره